چهل روزگی امیرعلی
گل پسری تو تمام این چهل روز خیلی آقا بود خیلی پسر خوبی بود، خدا رو شکر دل درد وکولیک نداشت فقط کمی خوابش تنظیم نشده بود و روزها بیشتر از شبها میخوابید. من خیلی مواظب غذا خوردنم بودم و خوراکی های نفاخ و سردی حتی یکبار هم نخوردم.
امروز چهل روزگی امیرعلی هستش و باز هم طبق معمول زحمات ما رو دوش مامان صبا بود به اتفاق خاله سحر به منزل ما اومدن و منو گل پسری رو بردن حموم و بعد از شستوشو آب چله رو که در آن چهل بار سوره توحید خوانده شده بود رو روی سر من و امیرعلی ریختند، مامان صبا برای امیرعلی لباس نو خریده بود که بعد از حمام آنها رو تنش کرد و خییییلییییییییییی خوش گذشت!!!!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی