امیرعلی مهر آراامیرعلی مهر آرا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

خاطرات امیرعلی

خاطرات زایمان

1392/10/20 18:08
نویسنده : مامان مهربان
453 بازدید
اشتراک گذاری

پس از زدن سرم و سوند و پوشیدن لباس مخصوص  آماده رفتن به اتاق عمل شدم، توی راهرو مامانم، همسرم و خواهرم بودن وقتی چشمم بهشون خورد اشکم دراومد و گریه کردم همه چیز یهو اتفاق افتاده بود و من کاری نمیتونستم بکنم همه چیز رو به خدا سپردم، وقتی وارد اتاق عمل شدم اول برای جوجوم دعا کردم و برای کسایی که التماس دعا داشتن، با کلی دلداری دکتر خودم و دکتر بیهوشی و دوستای خوبی که تو اون بیمارستان داشتم آماده جراحی شدم.

 

وقتی به هوش اومدم سردرد عجیبی داشتم توام با درد از پرستار سراغ نی نی رو گرفتم گفتن حالش خوبه و سالمه، خوشحال شدمو دردمو فراموش کردم.

آقای همسری اتاق وی ای پی گرفته بود و در اتاق منتظر اومدن من بود همزمان با رفتن من به اتاق پسملی رو آوردن خدای من خیلی کوچولو و ناز بود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

❤طراح دردونـــه تـــم ❤
22 اسفند 92 1:50
سلام به شما دوست خوبم دوست داري لوگو و صفحه ورودي و بالابر وبلاگ و قالب وبلاگ و تقويم رو براي سال نـــو با عکس ني ني تون سفارش بدي ؟ همه و همه با عکس ني ني نازتون ! اگه ني ني گلتون عکس آتليه اي نداره براتون عکس ساده اي که تو خونه ازش ميگيريد رو تبديل به آتليه اي ميکنم .... اگه شما هم دوست داري براي سال نو کلي چيزاي قشنگ و قشنگ با عکس کوچولوي دلبندتون داشته باشي حتما بيا پيشم سال نو تحولي نو براي ني ني نازتون همراه با دردونــــه منتظر حضور گرمت هستم تخفيف ويژه نوروزي قيمت ها زير 10 هزار تومن www.testersite.mihanblog.com